«فوتبال و دیگر هیچ...»
بالاخره جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ برزیل شروع شد. پیش از هرچیز بگویم که من همیشه با دلم طرفدار آرژانتین و با عقلم هوادار آلمان بوده‌ام. این علایق ناهمگون هم ریشه در سالهای خردسالی من دارد. از جام جهانی ۱۹۸۶ خاطرات بسیار مبهمی به یاد دارم، نه اینکه مستقیماً چیزی از آن دوره بازی‌ها را به خاطر بیاورم. بیشتر از روی تعریف‌هایی که از بزرگترها می‌شنیدم اطلاعاتی از آن دوره بازی‌ها در خاطرم هست. در آن سالها فقط یک نام در فوتبال ورد زبان‌ها بود. دیگو آرماندو مارادونا.
وقتی جام جهانی ۹۰ ایتالیا برگزار می‌شد، پسر بچه‌ای کلاس اولی بودم که تنها می‌دانست در جام قبلی آلمان و آرژانتین به فینال رسیده‌اند و آرژانتین با مارادونای افسانه‌ای جام قهرمانی را بالای سر برده است. در آن موقع فقط طرفدار مارادونا بودم و دلم می‌خواست آرژانتین دوباره قهرمان شود. مثل پسر بچه‌های دیروز و نوجوانان امروز که تازه پشت لبشان سبز شده اما هنوز عاشق رونالدینهو و زیدان هستند. یا همین کوچولوهایی که حالا طرفدار لیونل مسی یا کریستیانو رونالدو هستند، لباس این ستاره‌ها را می‌پوشند و شاد و پرانرژی به مدرسه فوتبال می‌روند. تنها تفاوتش این بود که در آن دوران، در ایرانی که تازه جنگ خانمانسوز با عراق را پشت سر گذاشته بود، نه تجملاتی مثل مدرسه فوتبال نونهالان باب شده بود، و نه اصلاً شبکه سه‌‌ای وجود داشت که بازی‌های جام جهانی را به طور مستقیم پوشش دهد. نهایتش یک توپ پلاستیکی دوپوسته بود و گل کوچک، که آن هم اگر نداشتیم آجر به جای تیر دروازه می‌کاشتیم. گزارشگرهای معروف آن دوره هم یکی بهرام شفیع بود با آن تکیه کلام مورد علاقه‌اش وقت استارت زدن بازیکن: «مثل تیری که از چله کمون رها شده...»، دیگری هم عباس بهروان که همیشه چهار پنج دقیقه بعد از پخش بازی به استدیو می‌رسید!
زد و باز هم آرژانتین و آلمان در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا به فینال رسیدند، اما این بار بازی با تک گل آندریاس برمه از روی نقطه پنالتی به نفع آلمان خاتمه یافت و من به جای اینکه قهرمانی یاران مارادونا را ببینم،‌ چهره مغموم او را می‌دیدم و جامی که در دستان لوتار ماتئوس کاپیتان لایق ژرمن‌ها می‌درخشید.
می‌گویند آدمی با علایق کودکی‌اش تا آخر عمر زندگی می‌کند. حداقل من از آن پس در جام جهانی همیشه یک چشمم به آرژانتین بوده و چشم دیگرم به آلمان، یا همانطور که گفتم، دلم با آن و عقلم با این.
خلاصه اینکه ما دهه شصتی‌ها در یک چنین فضایی و با چنین خاطراتی از جام جهانی بزرگ شدیم. واقعاً چه زود بیست و چهار سال گذشت!
***
امشب با اینکه دو روز مرخصی گرفته‌ام تا برای امتحان پایان ترم شنبه هفته آینده آماده شوم، طاقت نیاوردم و نشستم پای بازی افتتاحیه. قصد دارم مثل جام جهانی ۲۰۰۶ هر بازی را می‌بینم حتی‌الامکان چند خطی هم درباره‌اش بنویسم چون می‌دانم همین مطالب بسیار ساده چند سال بعد چه خاطراتی را زنده خواهند کرد. درست مثل پستی که برای قهرمانی ایتالیا در آن دوره از بازی‌ها نوشتم و هنوز از خواندنش خاطرات دوران دانشجویی‌ام در یزد زنده می‌شود.
3 1
بازی امشب برزیل، کرواسی چندان تماشایی نبود. برزیل تیم خوبی است قبول، اما برد پر گل این بازی را مدیون اشتباهات داوری نیشیمورا بود. درباره این بازی و گروه آسان برزیل بیشتر از این هم نمی‌توان نوشت. فقط امیدوارم یکی از دو تیم هلند و اسپانیا در دور بعد بتوانند میزبان این دوره از بازی‌ها را متوقف کند، چون تماشای سریال تکراری قهرمانی برزیل برای بار ششم، آن هم در این دوره که زور تماشاگر و سایر مزایای بازی کردن در خانه هم پشت سر این تیم هست، برای من به شخصه که ابداً دلچسب نخواهد بود.
***
1 5
تا این قسمت از مطلب را همان دیشب نوشتم. حالا که مشغول نوشتن این بخش هستم، نمایش خیره‌کننده هلند و تراژدی تاریخی برای اسپانیا، قهرمان دوره قبل رقم خورده است. پنج - یک. فکر کنم کرک و پر طرفداران یک شبه اسپانیا با همین بازی اول تیمشان ریخت. ضربه چیپ با هد ندیده بودیم که دیدیم. آن هم به چه دروازبانی: کاسیاس! فقط گل اول رابین فان پرسی برای هلند را بدهند علی دایی تا صبح هزار بار تماشا کند. مرد حسابی این اواخر روی اعصاب یک ملت بود. جام جهانی ۲۰۰۶ آنقدر گل نزد تا سهراب بختیاری‌زاده از دفاع آمد با سر گل زد به آنگولا. خدا را شکر این جام تیم ملی غضنفر ندارد!
امتحان فردا را هم که کلاً بیخیال شدم. ولی حتی اگر بیافتم، ارزشش را داشت...
موسیقی متن:
برای این مطلب موسیقی به یادماندنی جام جهانی ۹۰ را ضمیمه نموده‌ام. برای دریافت فایل اینجا کلیک کنید.
+ آدینه ۲۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۳:۱۰

نظر شما

رویاهای ما در جام جهانی
نفیسا: مطلب جالبی بود، و آفرین بر شما که شخصیت خود را تک بعدی ننموده ای.
فوتبال و به ویژه بازیهای در طراز جام جهانی به راستی این ظرفیت را دارد که جهانی رنگارنگ و پلورال را درلحظاتی خاص درگیر تجربه یگانگی روحی نماید چنانچه همه طرفداران ایتالیا در سراسر جهان صرف نظر از مولفه های هویتی مذهبی، قومی، زیانی، توسعه یافتگی و توسعه نایافتگی لحظه های اندوه و شادی را به مدد غولهای رسانه ای با یکدیگر تجربه می نمایند.
اما درباره بازی ایران و نیجریه و آرژانتین و بوسنی، حتی صحبت آن نیز ضرباهنگ قلبم را تندتر می نماید و فقط می توانم بگویم با توجه به رابطه تنگاتنگ سیاست و فوتبال امیدوارم اگر نتیجه بازیها دلخواه ایران نشد اما، فوتبالیست های ایرانی بتوانند از این فرصت که در سراسر کره زمین دیده می شوند بهره برده و علو روحی و صلح گرایی ایرانی رابه نمایش بگذارند و نشان دهند که ایران انکاری امکان پذیر نیست.
پاسخ: اتفاقاً خانم دکتر این چند بعدی بودن شخصیت بیشتر درباره بانوی فرهیخته‌ای چون شما مصداق دارد که با رسیدن به استادی تاریخ و علوم سیاسی اینچنین با هیجان و ستایش‌آمیز به ورزش فوتبال که البته چندان هم مورد توجه خانم‌ها نیست علاقه نشان می‌دهید. خوشبختانه همانطور که ملاحظه نمودید دیشب تیم ملی کشورمان نمایش قابل قبولی در برابر نیجریه به اجرا گذاشت. مطلبی در همین باره نوشته‌ام که نیمه‌کاره است و به امید خدا سر فرصت آن را منتشر می‌کنم.
باعث افتخار است که استاد بزرگواری چون شما خواننده مطالب این وبلاگ هستید.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۴۸
قطعا این یک جام جهانی خوب است، دوست عزیز ؛)
مهدی: محمد امشب هم آلمان مورد علاقت پرتغال رو پوستش کند چهار تا بهش زد.
تو این بازی آلمان واقعا قشنگ و با برنامه بازی کرد من که از کار تیمی و ضد حمله هاشون لذت بردم.
هرچی آلمان ها واسه بازی برنامه داشتند و خوب پرس میکردند در مقابلش پرتغالیا کاملا بی برنامه بازی کردند.
پاسخ: بله دوست عزیز، قطعاً این یک جام جهانی خوب است. ؛)
مشکل تیم‌هایی مثل پرتغال این است که بازیکنانی دارند که نامشان از نام تیم ملی بزرگتر است. بی‌شک مربی پرتغال با نیمکت‌نشین کردن کریستیان رونالدو در بازی‌های بعدی نتیجه بهتری خواهد گرفت، بازیکنی که چون همه دوربین‌ها را روی ساق پاهای خود می‌بیند، تنها به نام خودش فکر می‌کند نه به پرتغال.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۳:۲۶
دیگر
زهرا دهقان دهنوی: هیچ و این که به نوعی توجیهی بودن علاقه ی شما به تیم آلمان از قبل هم قابل تشخیص بود که دلیل درستش را البته الان دانستم!
سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۱:۵۴
فقط انگلستان
saeedtz: نمی دونم چرا فک می کردم طرفدار ایتالیایی. توی فیفا ایتالیا بر نمی داشتی؟ 2006 دلت نمی خواست ایتالیا قهرمان شه؟ عضو حزب باد نیستی آیا؟!!! آهنگ ولی فوق العاده بود. با اینکه از جام 90 خاطرات کم رنگی بیاد دارم ولی کلی خاطره واسم زنده شد!!!
پاسخ: به به! ریاضیدان بزرگ خودمان مستر پرافیسر سعید تی زد. قربان راه گم کردید. از این طرف‌ها؟ با خودم گفتم اولین مطلب فوتبالی را که بگذارم سر و کله‌اش پیدا می‌شود. اما با توجه به نتیجه درخشان تیمت مقابل ایتالیا انتظار نداشتم برای کری خواندن دل و دماغی داشته باشی.
بله دیگر... مادر که نیست باید با زن بابا ساخت. آن سال اگر خاطر شریفتان باشد ایتالیا در نیمه نهایی با دو گل وقت اضافه که گل دومش را هم هنوز یادم هست الکس دل پیروی پیر و پاتال زد، آلمان میزبان را حذف کرد. راست می‌گویی فینال آن دوره اصلاً دلم با فرانسه نبود و از قهرمانی ایتالیا واقعاً خوشحال شدم. اتفاقاً توی همین مطلب هم به پستی که آن زمان نوشتم اشاره کرده‌ام.
اما بیاییم سر بحث شیرین فیفا... خیر آقاجان آن تیم‌هایی که من برمی‌داشتم و منچسترت را آبکش می‌کردند رئال و آرسنال بودند اما من نه خیلی از رئال خوشم می‌آید نه آرسنال، فقط با اینها بهتر می‌شد فیفا زد.
درباره تیم محبوبت هم بهتر است اول شیوه صحیح کرنر زدن را به این نابغه قرن بیست یکم فوتبال جزیره یاد بدهید بعد بیاید کری بخوانید.
سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۴۰
بروز کردن امکانات
حسن: محمد به نظرت بهتر نیست در نسخه HTML نظرات افراد را هم بیاری؟ یا یه امکان بذاری که ما برای دیدن نظرات آزادی داشته باشیم. در این جور پست ها نظرات جالبی بیان میشه که به داغ شدن موضوع کمک می کنه.
ممنون
پاسخ: ممنون از پیشنهادت حسن عزیز. انجام شد.
سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۷
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
سایت:
موضوع:
نظر:
درباره ارسال نظر
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از بهنویس استفاده نمایید.
برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاوره‌ای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی می‌گردد.
نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمی‌شود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.