آزمون دکتری در دانشگاههای ایران تا چندی پیش به صورت غیرمتمرکز برگزار میشد. به این معنی که هر دانشگاه با توجه به ظرفیت موجود در هر رشته، امتحان و مصاحبه مختص به خود را برای پذیرش دانشجو برگزار میکرد و
در این گزینش دانشگاههای کشور از دستورالعمل یکسانی پیروی نمیکردند. به دنبال افزایش متقاضیان ورود به دوره دکتری و با وجود مشکلات و اعتراضاتی که شیوه غیرمتمرکز برمیانگیخت،
«سازمان سنجش آموزش کشور» از سه سال پیش به این طرف سبک قدیم پذیرش دانشجو را منسوخ نموده و شیوه نیمه متمرکز را جایگزین روش قبلی کرده است. در این شیوه، پذیرش دانشجو در چند مرحله انجام میشود. کلیه متقاضیان در یک آزمون سراسری نظیر آزمون مقطع کارشناسی ارشد شرکت میکنند، داوطلبانی که موفق به کسب نمره بهتری شدهاند مجاز به انتخاب دانشگاه مورد علاقه خود خواهند بود
و پس از آن سازمان سنجش متقاضیانی را که تراز علمی دانشگاه انتخابی را به دست آورده باشند به صورت چند برابر ظرفیت (مثلاً ۳ یا ۵ برابر) جهت انجام مصاحبه به دانشگاه معرفی مینماید. در نهایت، پذیرش قطعی دانشجو بر اساس ترکیبی از نمره آزمون و نمره مصاحبه (مثلاً با وزن ۳۰ به ۷۰ یا ۵۰-۵۰) انجام میشود.
من در اینجا قصد نقد و بررسی مزایا و معایب این دو روش را ندارم. چندین سایت و تالار گفتگو برای انجام این بحثهای بینتیجه وجود دارد و هر یک از دو شیوه قدیم و جدید همچنان طرفداران خاص خود را دارند. نمونه این بحث ها را میتوانید
اینجا
مشاهده کنید. من تنها هدفم آنست که تجربه شخصیام را، آن هم از منظر یک تاریخی با دوستانی که قصد
شرکت در این آزمون را دارند به اشتراک بگذارم.
مواد آزمون
آزمون دکتری تاریخ مانند سایر رشتهها شامل ۳ دسته سوال خواهد بود. سوالات تخصصی، سوالات زبان انگلیسی و سوالات استعداد تحصیلی که در آزمون اسفند ۹۱ ضرایب ۴ برای دروس تخصصی، ۲ برای زبان و ۱ برای استعداد تحصیلی در نظر گرفته شده بود.
۱- سوالات تخصصی: در گرایش تاریخ ایران پس از اسلام سوالات
تخصصی در چهار بخش تنظیم میشوند. از آغاز ورود اسلام تا پایان صفویه، از قاجار تا
انقلاب اسلامی، روش تحقیق و منبعشناسی تاریخ ایران. البته سوالات مربوط به دوره
افشار و زند نیز جزء بخش اول محسوب میشوند و در واقع باید عنوان درست این بخش
را«از آغاز ورود اسلام تا پایان دوره زندیه» گذاشت. برای ۶۰ سوال تخصصی ۹۰
دقیقه، یعنی ۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه به ازای هر تست، زمان در نظر گرفته میشود.
۲- سوالات درس زبان انگلیسی:
در سال گذشته آزمون زبان بین همه رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و فنی و مهندسی
مشترک بود و نمره منفی نداشت، ظاهراً آزمون امسال نیز نمره منفی نخواهد داشت.
زمزمههایی نیز مبنی بر اینکه ضریب اعمالی آن به ۱ تقلیل یافته است، به گوش میرسد.
مطابق آنچه که در آزمون گذشته اعمال شد برای ۷۰ سوال ۱۰۵ دقیقه وقت منظور
شده بود.
۳- سوالات استعداد تحصیلی:
تستهای استعداد تحصیلی به سه بخش تقسیم میشوند. بخشی از این تستها شامل قدرت درک یک متن میباشند،
متنی طولانی (بیش از یک صفحه) در مقابل شما گذاشته میشود و از شما خواسته میشود
مطابق استنباط خود به پرسشهای مطرح شده از متن پاسخ دهید. بخش دوم شامل
سوالات منطق و بخش سوم، اگر نگوییم کاملاً سوالات ریاضی هستند، حداقل بدون استفاده از
هوش ریاضی قابل حل نیستند.
سوالات استعداد تحصیلی برای کلیه رشتههای علوم انسانی یکسان و برای ۴۰ تست مدت ۹۰ دقیقه زمان پاسخگویی وجود داشت.
واقعیاتی درباره آزمون
به نظرم موفقیت در تست زنی درس تاریخ بیشتر از آنکه هوش قوی لازم داشته باشد
نیازمند حافظه قوی است. بنابراین شاید برگزاری آزمون تاریخ به صورت تستی شیوه مناسبی برای محک زدن درک تاریخی دانشجویان نیست. مثلاً برای رشته ریاضی به راحتی میتوان ادعا کرد هوش ریاضی داوطلب، رابطه مستقیمی با توانایی او در پاسخ دادن به سوالات تستی دارد، در صورتی که هوش و قدرت تحلیلی که تحصیل در رشته تاریخ میطلبد را تنها با برگزاری آزمون تشریحی میتوان سنجید. اما به هر روی بهتر است واقعبین باشیم، تا زمانی که کنکور دکتری به همین شیوه ادامه پیدا کند، سوالات تاریخ نیز مانند همه رشتههای دیگر تستی خواهد بود. پس برای موفقیت در این آزمون باید به موازات مطالعه دروس تخصصی، از تکنیکهای تقویت حافظه نیز بهره برد.
نکته بسیار مهم درباره زبان خصوصاً برای رشته ما این است که متاسفانه بسیاری از دانشجویان تاریخ حتی در دانشگاههای سطح بالای کشور به طور جدی در این درس میلنگند. در جریان حضور در مصاحبه دانشگاههای مختلف، یکی دو نفر از رتبههای تک رقمی را دیدم که درصد زبان آنها هم تک رقمی بود! و در مقابل داوطلبانی که به رغم داشتن درصد نازل دروس تخصصی با زدن ۷۰ یا ۸۰ درصد تست زبان خود را به جمع تک رقمیها کشانیده بودند. بحث من بر سر قضاوت کردن این پدیده نیست. تنها میخواهم اهمیت این نکته را یادآور شوم که اگر شما یک دانشجوی معمولی تاریخ هستید لازم نیست انگلیسی را مثل بلبل حرف بزنید تا به خود اجازه بدهید به سراغ درس زبان بروید. شما با رویکرد تست زنی و با سرمایهگذاری منطقی و کوتاه مدت بر روی مهارت زبان انگلیسی خود (مثلاً فقط یاد گرفتن گرامر) میتوانید نتیجه درخشانی در رقابت با سایر تاریخیهایی به دست آورید که عطای درس زبان را به لقایش میبخشند و برگه را سفید تحویل میدهند. این در حالیست که چنین راهکاری در کنکور دکتری رشتههای مهندسی تقریباً غیرممکن است.
وجود سوالات استعداد تحصیلی در آزمون دکتری،
بعضی از دانشجویان به ویژه در رشتههای علوم انسانی را به اعتراض وامیدارد. به نظرم این دسته از دانشجویان پیشاپیش عدم صلاحیت خود را برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری
اعلام میکنند. حداقل در بخش اول و دوم که سوالات به قدرت استنباط و
منطق داوطلب مربوط میشوند این اعتراض کاملاً بی معنی است. شرایط برای همه یکسان است. در سوالات بخش
اول متنی نسبتاً طولانی از یک کتاب، مثلاً کتابی از رشته روانشناسی در مقابل داوطلب گذاشته میشود. داوطلب متن را
خوانده و به سوالاتی که از وی پرسیده میشود پاسخ میدهد. در این قسمت شما پیش از هرچیز باید حوصله خواندن یک متن
طولانی را همراه با دقت و تمرکز داشته باشید. برخی از داوطلبان هنوز متن را نخوانده به سراغ پرسشها میروند!
بعضی حتی زحمت خواندن پرسشها را هم به خود نمیدهند و همه گزینهها را ج میزنند. عدهای هم با شروع آزمون استعداد تحصیلی ترجیح میدهند به سراغ کیک و ساندیس بروند. با این اوصاف به نظرم تستهای استعداد تحصیلی، برای یک تاریخی فرصت بسیار مناسبی است برای اینکه رتبه خود را بهبود بخشد.
تنها باید برای سوالات ریاضی بخش آخر مراقب باشید. برخی از این سوالات واقعاً به مهارتهای دانش ریاضی مانند آمار و احتمال نیاز دارند. پس اگر تمرین حل کردن این تستها را نداشتهاید از خیر آن بگذرید.
یکی از ابهاماتی که برای
اکثر داوطلبان وجود دارد درصد نفرات برتر است.
اگرچه در این باره نمیتوان حکم کلی داد اما نتایج نفرات برتر سه دوره گذشته
نشان میدهد که متاسفانه یا خوشبختانه، از درصدهای بسیار بالا در رشته تاریخ خبری نیست.
در دوره گذشته به طور تقریبی اگر کسی بین ۴۰ تا ۵۰ درصد دروس تخصصی، ۳۰ تا ۴۰ درصد زبان و ۲۰ تا ۳۰ درصد استعداد تحصیلی را پاسخ داده بود رتبهای زیر را ۱۰۰ در میان بالغ بر ۲۵۰۰ داوطلب کسب کرده بود.
منابع آزمون
نخستین سوالی که هر پذیرفته شده در مقطع دکتری پس از ملاقات با هم دورهایهای ارشدش با آن مواجه میشود این است که «چه منابعی را مطالعه کردی؟». این پرسشی بود که من شخصاً چندین بار پاسخ خجالتآور «هیچی» را به آن دادم! واقعیت این است که تکیه من تا حدود زیادی به مطالعه مستمر کتب تاریخی بود که پیش از ورود به رشته تاریخ میخواندم و با ادامه تحصیل در مقطع ارشد صورت جدیتری به خود گرفت. منابع حاضر را هم که صرفاً مربوط به گرایش «ایران بعد از اسلام» هستند، پس از گفتگو با برخی از دوستانی که واقعاً برای آزمون خوانده بودند و یا در حال خواندن برای کنکور امسال هستند جمعآوری کردهام. نکته حائز اهمیت آنست که این کتب فقط «منابع پیشنهادی» هستند. به خاطر داشته باشید که نه سازمان سنجش و نه هیچ ارگان دیگری به طور رسمی منابع آزمون دکتری را معرفی نمیکند. مسئله بسیار ساده است. طراحان سوال اساتید تاریخ دانشگاههای متفاوت هستند که هر ساله تغییر میکنند. طبیعتاً هر استادی از منابعی که احیاناً خودش تالیف کرده و یا بر آنها مسلط است اقدام به طرح سوال مینماید. بنابراین به فکر تهیه فهرست قطعی منابع آزمون نباشید. اگر از اساتید دانشگاه خودتان عناوین منابع را دریافت داشتهاید حتماً با دانشجویان دانشگاههای دیگر نیز در ارتباط باشید. در این رابطه پیشنهاد میکنم با دانشجویان سه دانشگاه «تهران»، «تربیت مدرس» و «شهید بهشتی» تماس بگیرید. تجربه شخصی من در جریان مصاحبه و آشنا شدن با سایر داوطلبان مجاز به انتخاب رشته نشان داد که درصد قابل ملاحظهای از رتبههای برتر کنکور دکتری تاریخ، در مقطع ارشد دانشآموخته این سه دانشگاه بودند. پس میتوان احتمال داد که طراحان سوال به طور عمده ترکیبی از اعضای هیئت علمی این دانشگاهها هستند.
منابع پیشنهادی تا آنجا که من جستجو کردهام عبارتند از:
اگر فرصتی دست داد درباره مصاحبه دکتری تاریخ نیز مطلبی خواهم نوشت.
با آرزوی موفقیت دوستان عزیز در آزمون امسال.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.
نظر شما
امیدوارم سرفراز و سلامت باشی
هنوز هم چگونگی پذیرش در دوره دکتری برایم مسئله است. واقعا نمی دانم کدام راه درست است:
- تمرکز بر مقالات داوطلب (به اصطلاح رزومه پژوهشی) آن هم صرفاً به صورت کمی و کیلویی
- تمرکز بر آزمون تستی (که آن هم قطعاً معرف سطح علمی داوطلب نیست)
از یک طرف می بینیم مقاله هایی را که در نشریات علمی-پژوهشی چاپ می شوند و نه علمی اند و نه پژوهشی. روابط حاکم بر چگونگی تأیید نشریات را هم که می دانی. بازی برد-برد استاد و دانشجو. دانشجو مقاله می نویسد و می خواهد از قبل تأییدیه اش به جایی برسد، استاد هم مقاله روی مقاله می گذارد و مرتبه اش را بالا می برد. این وسط تنها چیزی که مظلوم است علم است و پژوهش.
از طرف دیگر کنکور را داریم که با وجود توانایی بالایم در تست زنی، باید بگویم اصلا محکی برای "سواد" نیست.
ولی بعد از 1.5 سال دکتری خواندن یک چیز را خوب فهمیده ام:
دانشجوی دکتری، هر چه قدر هم که از منابع فارسی سرشار باشد، اگر زبان نداند و نتواند مقاله های روز رشته اش را بخواند، فرق چندانی با دانشجوی ارشد ندارد. بنا بر تعریف PhD قرار است Contribution to the knowledge داشته باشد. حال وقتی سطح دانش کسی صرفاً بر اساس منابع فارسی است (که می دانیم در بسیاری رشته ها اصلا به مرزهای روز دانش نزدیک هم نمی شوند) دفاع هم می کند و مدرک هم می گیرد بدون آن که خدمتی به علم کرده باشد.
طبعا این مسئله بین رشته های مختلف فرق می کند. مثلا دانشجوی اقتصاد با توجه به سابقه این علم در ایران و کارهای فراوان اساتیدش، کمتر از دانشجوی برنامه ریزی شهری نیازمند منابع خارجی خواهد بود؛ هر چند که این نیاز هیچ گاه به صفر نمی رسد.
به نظرم مسخره ترین نقدی که بر نحوه پذیرش دانشجوی دکتری می شود (با این همه ایراد اساسی که دارد)، همین است که زبان تأثیر زیادی بر آن دارد. اتفاقا زبان نه مهم ترین دانش دانشجوی دکتری، ولی مهم ترین ابزار اوست برای دستیابی به دانش. با همین استدلال به نظرم کم کردن ضریب زبان در آزمون دکتری، ره می برد به دانشجویانی که تازه قرار است در دوره دکتری به جبر استاد (اگر باشد) زحمت چند تا مقاله انگلیسی را هم تقبل کنند.
ملاک زبان دانی دانشجوی دکتری را هم کرده اند آزمون MSRT بالای 50 که رسما فحش است. عمه من هم احتمالا بتواند با مطالعه اندکی، چنین درصدی را ثبت کند.
مخلصیم!
جناب ما را سرافراز نمودید. باور کن از وقتی اعتیاد به برخی از سایتهای اجتماعی معلومالحال را ترک کردهام، خیلی دلم برایت تنگ شده است. نمیدانم کجا هستی و در چه حالی اما واقعاً مشتاق دیدارت هستم.
نظر دلسوزانهات را خواندم دوست خوبم. با اوصاف شما از نظر زبان فقط میتوانم بگویم که نه فقط در رشته ما بلکه در کل علوم انسانی یک فاجعه در حال رخ دادن است. وضعیت اینجا واقعاً خراب است و به هیچ وجه با رشتههای مهندسی قابل قیاس نیست، نمیدانی چه استقبالی از کم شدن ضریب زبان در رشته تاریخ به وجود آمده است. برای همین بهتر است درباره زبان هیچ حرفی نزنم. پیرامون مصاحبه هم اما و اگرهای بسیاری وجود دارد. ای کاش تکیه بر همان مقالات علمی-پژوهشی به صورت کیلویی بود. ظاهراً خیلی از عوامل عیان و نهان دیگر هم دخیلند. به نظرم فرآیند مصاحبه اگر واقعاً قرار بر باقی ماندنش هست باید مانند خود آزمون متمرکز و توسط سازمان سنجش برگزار شود. با وجود مکانیسم فعلی اساتید به دانشجویان دانشگاه خودی نمره بهتری میدهند و این پدیده اعتراضات زیادی را بر میانگیزد.
اگر فرصت شد درباره مصاحبه هم بعداً مطلبی خواهم نوشت.
ما بیشتر!
اگر داستان پذیرش ۳۰۰۰ دانشجو بدون آزمون در مقطع دکتری و بورسیه معدل ۱۲ صحت داشته باشد، اعتبار علمی بسیاری از دانشجویان فعلی داخل کشور زیر سوال خواهد بود.