مجلس و آن گروه سوم
«مجلس»! این چند ماهی که در ایران به سیر و سیاحت مشغولم، این نام بارها و بارها به گوشم خورده است. عده ای آن را مظهر وحدت و همبستگی ملّی میدانستند و با تحسین و احترام از آن یاد میکردند. عده ای دیگر به عکس، آن را یک پدیدۀ نو و خارجی میدانستند و از وجودش در سرزمین مقدس ایران شرم داشتند. گروه سوم، که تعدادشان از همه بیشتر بود، هیچ شناخت درستی از آن نداشتند و با بیتفاوتی از آن یاد میکردند و آن را پدیده ای میدانستند که فقط به علما و دانشمندان تهران و تبریز مربوط میشود. گروه دیگری با احساس بیم و تردید از آن سخن میگفتند و معتقد بودند، که مجلس یک «هیولای» دیگری است و حال باید علاوه بر شاه و وزرا به افراد بانفوذ مجلس، هم هدیه و پیشکش داد...
- گروته، هوگو (۱۳۶۹)، سفرنامه گروته (ترجمه مجید جلیلوند)، تهران: مرکز، ص ۲۱۸.
ارسال نظر
درباره ارسال نظر
←
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از
بهنویس
استفاده نمایید.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.