«بیست و چهار سال انتظار...»
در وصلِ هم، ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
با عقل، آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و
آتشم۱
علیرغم اینکه در عالم بچگی آرژانتین و مارادونا را بسیار دوست داشتم اما هیچوقت از آلمان به خاطر آن برد ناراحت نشدم. آلمان یا بهتر بگویم آلمان غربی آن سالها آنقدر پرمهره و مرتب بود که نمیشد به خاطر قهرمانی آنها افسوس خورد. هنوز هم نام بسیاری از بازیکنان آن تیم در خاطرم مانده است. کاپیتان لوتار ماتئوس، آندریاس برمه، پیر لیتبارسکی، یورگن کلینزمن، توماس هسلر، رودی فولر، آندریاس مولر، اولاف تون، یورگن کوهلر، بودو ایگنر در درون دروازه و مربیای مشهورتر از همه این بازیکنان، فرانس بکن باوئر. اینها فقط نامهایی هستند که فیالبداهه از آن تیم آلمان جام نود به ذهن هر فوتبالدوستی متبادر میشود. اما در آن سمت، در مورد آرژانتین، بعید میدانم به غیر از مارادونا و حداکثر دروازهبان خوبشان گویگوچهآ، نام فوتبالیست دیگری در یادها مانده باشد. آلمان یک نفر نبود، یک تیم بود، اما آرژانتین فقط مارادونا بود. آن آلمان شاید به خیلیها آموخت که عصر فوتبال اسطورهمحور و احساسی رو به افول گذاشته است.
از آن زمان که آلمان و آرژانتین در بازی نهایی به مصاف هم رفتند همواره منتظر تکرار چنین فینالی بودم. فینال عقل و احساس. جامجهانی برای من همیشه با بازی این دو تیم معنی داشت و همانطور که در روز اول این بازیها نوشتم: «من همیشه با قلبم طرفدار آرژانتین و با عقلم هوادار آلمان بودهام». به نظرم داستان این دوره نیز شباهتهای زیادی به همان بازی بیست و چهار سال پیش دارد. باز هم آلمان پر از بازیکنان آماده و آرژانتین تک ستاره است.
اینک بدون دیدن فینال هم با خیال راحت میتوانم بگویم این جام جهانی زیباترین جامی بوده است که در عمرم دیدهام. و من بسیار خوشحالم از اینکه تصمیم گرفتم مثل سالهای گذشته، علاوه بر تاریخ، درباره فوتبال هم بنویسم.
***
آلمان – برزیل
|
|
|
1 | 7 |
در این بین عدهای هستند که حتی پس از این بازی فوقالعاده و خارج از تصور، هنوز این تحلیل نخنما را درباره فوتبال آلمان ارائه میکنند. تحلیلی که گزارشگران کلیشهپرداز صدا و سیما هم در جا انداختن آن بیتاثیر نبودهاند: «فوتبال آلمان یک فوتبال ماشینی و بیروح است». خوب به هرجهت بخشی از جامعه ما همیشه ترجیح میدهند به جای اینکه پای بحث یک استاد فیزیک کوانتوم بنشینند در جلسات احضار روح یک رمال شرکت کنند! اما واقعیت این است که آلمانها پس از سالهای بیفروغ دهه ۹۰، بر روی فوتبال ملی خود سرمایهگذاری هنگفتی انجام دادند. وقتی آنها در خاک خودشان پنج – یک به دشمن کینهای و دیرینه آلمان یعنی انگلستان باختند، هیچ آلمانی پرچم کشورش را آتش نزد و هیچکس لباس تیم ملی کشورش را به سطل زباله پرتاب نکرد. وقتی آنها میزبان جام جهانی ۲۰۰۶ بودند و در نیمهنهایی مغلوب ایتالیا شدند، یک صدا تیم بازنده خود را تشویق کردند. آلمانها درگیر احساسات زودگذر نشدند، برنامهریزی کردند، آن هم به طور منطقی و اصولی، ثمره آن را هم دارند در این جام برداشت میکنند. به نظرم فارغ از هر نتیجهای که در فینال ۲۰۱۴ حاصل شود، به این فوتبال و به این نظم تیمی باید احترام گذاشت. این فوتبال صنعتی و بیروح نیست. ژرمنها فوتبال را به یک علم تبدیل کردهاند.
***
آرژانتین – هلند
|
|
|
0 (2) | 0 (4) |
وقتی در بازی یک چهارم نهایی مقابل کاستاریکا کار هلند به ضربات پنالتی کشید، لوئیز فانخال، جاسپر کیلسن کم تجربه را از بازی بیرون کشید، تیم کرول دروازهبان ذخیرهاش را به مصاف پنالتیها فرستاد و از همین فرمول نتیجهای که مطلوبش بود را گرفت. اما در برابر آرژانتین وی حاضر نشد همین راهکار تجربه شده و جواب پس داده را تکرار کند. او در وقت اضافه دوم با تغییری در خط حمله هلند، هونتلار را جایگزین فانپرسی کرد و آخرین تعویض خود را هم انجام داد به این امید که هلند کار را در صد و بیست دقیقه تمام میکند. یک لحظه تصور کنید که هونتلار گل پیروزیبخش هلند را به ثمر میرساند. آیا در اینصورت فنخال نمیتوانست ادعا کند که با شجاعت خود نارنجیها را به فینال برده است؟
آقای تئوریسین اینبار اشتباه کرد. بازی به پنالتی کشید و با درخشش سرخیو رومرو در مهار دو پنالتی، هلند فینال دیگری را بابت خودخواهی فانخال از دست داد. او که مشخصاً از این اشتباه خود بسیار عصبی هم شده بود، در مصاحبه پس از بازی گفته بود من خودم به رومرو پنالتی گرفتن را یاد دادم. یک خبرنگار نبود از او بپرسد: پس چرا به جاسپر کیلسن یاد ندادی؟
و بالاخره آرژانتین در شبی که مسی اصلاً هم خوب نبود پس از بیست و چهار سال انتظار راهی فینال شد. آنها یک تشکر به پسر خوبشان پابلو زابالتا بدهکارند.
پینوشتها:
۱- مطلع غزلی است از شهریار.
موسیقی متن:
چوپان تنها (The Lonely Shepherd)، ساخته
گئورگ زامفیر. برای دریافت فایل
اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر
درباره ارسال نظر
←
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از
بهنویس
استفاده نمایید.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.
نظر شما