بالاخره بعد از پیگیریهای فراوان پروپزالم تصویب شد. «نقش و جایگاه منصب وکالت در دوره صفوی». انتخاب اول من کار در حوزه تاریخ قاجار یا معاصر، و پژوهش در پیرامون موضوعی بود که در نهایت قابلیت نشر در قالب کتابی مجزا را داشته باشد، اما متاسفانه بنا به دلایل متعدد (که اگر فرصت شد بعداً در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد)، فعلاً مباحث قاجار و معاصر را کنار گذاشته و موضوعی مربوط به ایران عصر صفوی را انتخاب کردهام که از چندی پیش ذهنم را به خود مشغول کرده است.
در نیمه نخست حکومت صفویان، به عبارت روشنتر، از زمان تاسیس این سلسله به دست شاه اسماعیل صفوی در ۹۰۷ ه.ق تا عصر شاه عباس اول، منصبی در سازمان اداری کشور وجود داشت با عنوان وکیل که در منابع از آن با عناوینی مانند «وکیل نفس نفیس همایون» و «وکیلالسلطنه» یاد شده است. وکیل در واقع نایب شاه بود و از جانب او وکالت اداره امور کشور را برعهده داشت. در واقع صاحبمنصب وکالت شخص دوم کشور محسوب میشد و به همین جهت نقش و جایگاه این منصب در تاریخ سیاسی دوره صفویه در برهه ذکر شده حائز اهمیت بسیار است. چنانچه میدانیم در ادوار پیشین تاریخ ایران وزیر شخص دوم کشور به حساب میآمد و وزارت نهادی سنتی و دیرپا در تاریخ ایران بود. با این وجود وکالت در این دوره نقش وزارت را تحتالشعاع خود قرار داده بود و در این مقطع وزرا عمدتاً زیردستان و کارگزاران وکیل محسوب میشدند. این سوالات برایم قابل بررسی بود که اولاً پیشینه و خاستگاه منصب وکیل چیست؟ ثانیاً چگونه چنین منصبی توانست نقش کلیدی وزیر در دیوانسالاری سنتی ایران را کمرنگ و حاشیهای سازد؟ و ثالثاً چه عواملی موجب از میان رفتن این منصب پس از شاه عباس اول شد؟
فکر اولیه ارائه یک تحقیق جامع درباره منصب وکالت، نخستین بار با مطالعه مقالهای از «راجر سیوری»، پژوهشگر و صفویشناس برجسته معاصر، با عنوان «اهمیت قتل سیاسی میرزا سلمان» در ذهن اینجانب نقش بست. سیوری در این اثر ضمن بررسی دلایل قتل میرزا سلمان جابری وزیر ذینفوذ شاه محمد خدابنده به دست قزلباشان، شرحی از زندگی و زمانه وکلای عصر شاه اسماعیل اول، بر سبیل ایجاز ارائه نموده است. مطالعه این اثر بود که نقش کلیدی نهاد وکالت در تحولات سیاسی دوره صفوی را در نظرم هویدا ساخت. تورق بیشتر در میان آثار سیوری و سایر صفویشناسان معاصر نشان داد که با وجود پژوهشهای گوناگون و پرشماری که درباره مناصب مختلف و به طور عمده سازمان اداری صفویان انجام شده، تنها طرح کلی منصب وکالت مورد بازبینی قرار گرفته است. لزوم ارائه یک پژوهش فراگیرتر که به بازشناسی و تحلیل نقش و جایگاه وکیل بپردازد مرا به تدوین رسالهای در این موضوع ترغیب کرد.
قسمتی از مطالعات و فیشبرداریهای اولیه این تحقیق را پیش از تصویب پروپزال و همزمان با گذراندن درس دوره صفویه انجام دادهام، چرا که در نظر داشتم حتی اگر این موضوع تصویب هم نشد، سر فرصت آن را به صورت یک مقاله پژوهشی ارائه کنم. امیدوارم با وجود مشغله کاری فراوان بتوانم از پس جمع کردن این رساله تا پایان تابستان امسال برآیم.
در نیمه نخست حکومت صفویان، به عبارت روشنتر، از زمان تاسیس این سلسله به دست شاه اسماعیل صفوی در ۹۰۷ ه.ق تا عصر شاه عباس اول، منصبی در سازمان اداری کشور وجود داشت با عنوان وکیل که در منابع از آن با عناوینی مانند «وکیل نفس نفیس همایون» و «وکیلالسلطنه» یاد شده است. وکیل در واقع نایب شاه بود و از جانب او وکالت اداره امور کشور را برعهده داشت. در واقع صاحبمنصب وکالت شخص دوم کشور محسوب میشد و به همین جهت نقش و جایگاه این منصب در تاریخ سیاسی دوره صفویه در برهه ذکر شده حائز اهمیت بسیار است. چنانچه میدانیم در ادوار پیشین تاریخ ایران وزیر شخص دوم کشور به حساب میآمد و وزارت نهادی سنتی و دیرپا در تاریخ ایران بود. با این وجود وکالت در این دوره نقش وزارت را تحتالشعاع خود قرار داده بود و در این مقطع وزرا عمدتاً زیردستان و کارگزاران وکیل محسوب میشدند. این سوالات برایم قابل بررسی بود که اولاً پیشینه و خاستگاه منصب وکیل چیست؟ ثانیاً چگونه چنین منصبی توانست نقش کلیدی وزیر در دیوانسالاری سنتی ایران را کمرنگ و حاشیهای سازد؟ و ثالثاً چه عواملی موجب از میان رفتن این منصب پس از شاه عباس اول شد؟
فکر اولیه ارائه یک تحقیق جامع درباره منصب وکالت، نخستین بار با مطالعه مقالهای از «راجر سیوری»، پژوهشگر و صفویشناس برجسته معاصر، با عنوان «اهمیت قتل سیاسی میرزا سلمان» در ذهن اینجانب نقش بست. سیوری در این اثر ضمن بررسی دلایل قتل میرزا سلمان جابری وزیر ذینفوذ شاه محمد خدابنده به دست قزلباشان، شرحی از زندگی و زمانه وکلای عصر شاه اسماعیل اول، بر سبیل ایجاز ارائه نموده است. مطالعه این اثر بود که نقش کلیدی نهاد وکالت در تحولات سیاسی دوره صفوی را در نظرم هویدا ساخت. تورق بیشتر در میان آثار سیوری و سایر صفویشناسان معاصر نشان داد که با وجود پژوهشهای گوناگون و پرشماری که درباره مناصب مختلف و به طور عمده سازمان اداری صفویان انجام شده، تنها طرح کلی منصب وکالت مورد بازبینی قرار گرفته است. لزوم ارائه یک پژوهش فراگیرتر که به بازشناسی و تحلیل نقش و جایگاه وکیل بپردازد مرا به تدوین رسالهای در این موضوع ترغیب کرد.
قسمتی از مطالعات و فیشبرداریهای اولیه این تحقیق را پیش از تصویب پروپزال و همزمان با گذراندن درس دوره صفویه انجام دادهام، چرا که در نظر داشتم حتی اگر این موضوع تصویب هم نشد، سر فرصت آن را به صورت یک مقاله پژوهشی ارائه کنم. امیدوارم با وجود مشغله کاری فراوان بتوانم از پس جمع کردن این رساله تا پایان تابستان امسال برآیم.
ارسال نظر
درباره ارسال نظر
←
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از
بهنویس
استفاده نمایید.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.
← برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاورهای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی میگردد.
← نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمیشود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.