سال ۱۳۹۷

مامانجون

مامانجون، یک هفته است که می‌خواهم برایت بنویسم و فرصت نمی‌شود. هفت روز گذشت از سالگرد فوت تو و من نمی‌دانم این دقیقاً چندمین سالگردی بود که دیگر صدایت را نشنیده‌ام. حالا تو سالهاست که آرام و باوقار خفته‌ای، یک جایی در یکی از قطعات باغ رضوان. یک گوشه نزدیک قبر مادر هوشنگ گلشیری... »ادامه

+ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۲۷، ۵ نظر
دختر سندروم داون چهارباغ خواجو

زمستان ۹۴، به دلایل مگو، پریشان‌حال‌تر از آن بودم که بتوانم اعتیاد به پیاده‌روی‌های تنها و طولانی مدت را کنار بگذارم و آنچه را بریده بریده در ذهنم نقش می‌بست، و در تلاقی گرفتاری‌ها و روزمرگی‌هایم، مثل کف بی‌رمق روی موج، سریع به بوته فراموشی سپرده می‌شد، بر روی کاغذ بیاورم... »ادامه

+ چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۳۹، ۱۰ نظر